سکس وحشتناک پارت ۴
·
1402/08/16 22:41
· خواندن 1 دقیقه
و پاهامو رو بالا بست و دیدم رفت یه لحظه فکر کردم
راحت شدم که دیدم با شمع اومد سمتم شمع رو
روشن کرد وکردس تو کسم اخخخخخ کسم داره آتیش
نیگیره بعدش یکی دیگه رو هم گذاشت ۵ تا دیگه هم
گذاشت و رفت
نیم ساعت بعد
بالا خره اومد شمع هارو برادشت کسم واقعا میسوخت
شمع هارو بالا سرم نگه داشت وایویییییییی شمع
داشت آب میشد و میریخت رو تنم شمع رو تکون داد
نگهش داشت بالای کسم وای موم آب شده می
ریخت توکسم داشتم میمردم و یهو همجا سیاه شد
ته